مقاله خاطره های پرویز دوایی وقصه های ان
قیمت فایل فقط 9,100 تومان
*مقاله خاطره های پرویز دوایی وقصه های ان*
امسال برای دوستداران قصه - خاطرههای پرویز دوایی، سال خاطرهانگیزی دارد میشود.
بعد از چاپ مجموعة «بلوار دلهای شكسته»، خبر رسید كه ترجمة دوایی از فیلمنامة «جانی گیتار» هم بعد از مدتها مجوز چاپ گرفته است و دوایی در كار آمادهسازی كتاب «نامههای پراگ» نیز هست.
به اینها اضافه كنید چاپ دوم «ایستگاه آبشار» و چاپ چهارم «تنهایی پرهیاهو» كه در همین هفته به بازار آمدند.
ظاهرا نثر سهل و ممتنع پرویز دوایی دارد ارزش خودش را نشان میدهد و روز به روز هواخواهان بیشتری پیدا میكند.
این دو صفحه پرونده كوچك، برای ادای دین و لذتی كه سالهاست از آثار دوایی بردهایم شاید كمترین كار ممكن باشد، كه حالا با این خبرهای خوب - كه یكجا احاطهمان كردند- بهانه و فرصتش به دست آمد.
حالا دیگر نوشتن دربارة پرویز دوایی داستاننویس (و نه فقط منتقد سینما)، به اندازة سه چهار سال قبل كه برای اولین بار دربارهاش نوشتم، خیلی عجیب نیست.
كمكم دارد حقانیتاش ثابت میشود و خوانندههای كتابهای ادبی، یواشیواش میپذیرند نوشتههای دوایی زیر عنوان «قصه» چاپ و دربارهاش بحث شود. همین الان كه این یادداشت را مینویسم مجموعة قصة «ایستگاه آبشار» پرویز دوایی قرار است به چاپ دوم برسد و مجموعههای قدیمیترش بعضیها كمیاباند یا به چاپهای دوم و سوم رسیدهاند.
ما البته پرویز دوایی را پیشتر از اینها كشف كردیم. نه با نقد فیلمهایش كه به سن ما قد نمیداد و معروفترینهایش متعلق به اواخر سالهای 1340 و اوایل 1350 بود، بلكه با بهاریههایی كه تك و توك از پراگ میفرستاد و در مجلة «فیلم» آن سالها، هر چند ماه یك بار چاپ میشدند.
این بهاریهها به سنت معمول ـ كه شاید پایهگذارش خود دوایی بود ـ در وصف زیباییهای از دست رفته بود و ویترینهای خوش آب و رنگ و خیابانهای تمیز و دختربچههای زیبا و پسربچههای شیطان و البته سینما. دربارة اینكه چقدر این چیزها خوب بودند و دیگر نیستند.
این بهاریهها ـ كه حالا دیگر به نظرم با خیال راحت میتوانیم اسمش را «قصهها» بگذاریم ـ خط روایی كمرنگی داشتند: مثلا یكی سر كوچه منتظر از راه رسیدن یار میماند، یكی دیگر میرفت بالای شهر بستنی میخورد و برمیگشت، آن یكی دربارة سالن پررنگ و نور سینما، فلان حرف را میزد و همینجور.
همة این قصهها راوی اول شخصی داشتند كه بعدا به شخصیت اصلی داستانهای پرویز دوایی تبدیل شد. این راوی، معمولا فقط یك ناظر معصوم بود. كاری نمیكرد و چرخی را نمیچرخاند و كاری پیش نمیبرد.
بیشتر فقط تعریف میكرد. با آب و تاب و از ته دل تعریف میكرد. چیزهای زیبای منظرة روبهرویش را جدا میكرد و با جزئیات وصفش را میگفت.
قیمت فایل فقط 9,100 تومان
برچسب ها : خاطره های پرویز دوایی وقصه های ان , بلوار دل های شکسته , فیلم نامه , ترجمه , نامه های پراگ , نثر , سهل , ممتنع , داستان نویس , منتقد سینما , فیلم , قصه , دانلود , دانلود مقاله , دانلود تحقیق , دانلود پایان نامه