تحقیق شیرین در خسرو و شیرین نظامی
قیمت فایل فقط 9,100 تومان
تحقیق شیرین در خسرو و شیرین نظامی
نعمتالله پناهی
برگرفته از: نامه پارسی ، سال دهم، شماره چهارم، زمستان 1384: صص 33ـ55
چكیده : شخصیت شیرین در منظومه خسرو و شیرین نظامی محور این داستان محسوب است، اما به طور كلی هالهای از ابهام این شخصیت را فرا گرفته است و وی شخصیت واحدی ندارد. این مقاله با بررسی الگو و پیشنمونه شخصیت شیرین، بر آن است كه كلیت شخصیت شیرین، برآمده از سه شخصیت مجزاست:
ـ آفاق، همسر نظامی
ـ شخصیت حكیمانه نظامی
ـ پیش نمونه طبقاتی
این نتیجه با بررسی سیر شخصیت شیرین در كلیت جریان داستان تحلیل و ثابت شده است.
پیشنمونه شیرین
پرفروغ ترین چهره داستان خسرو و شیرین ، بی تردید «شیرین» است. نظامی در یك سیر صعودی و متعالی، شخصیت شیرین را چنان پرداخت می كند كه بعد از او هر شاعری تحت تأثیر و عاجز از هر گونه آفرینش مشابهی بوده است. «قهرمان واقعی سرتاسر منظومه و نقطه مركزی آن، بی گمان خسرو نیست، ] بلكه [ شیرین است» و شخصیت شعفانگیز شیرین پرداختی كامل و عالی دارد و تأثیر آن بر كل داستان غیرقابل انكار است. عوامل چندی در صورتگری پیشنمونه شیرین دخیلاند كه در اینجا بدانها میپردازیم.
یك. آفاق، همسر نظامی
درباره آفاق، شواهد تاریخی میگویند: «حاكم دربند كنیزی برای او (نظامی) فرستاد، این كنیز جوان كه از طایفه قبچاق بود، آفاق نام داشت. نظامی او را به همسری برگزید. او را دوست داشت، ولی نتوانست مدت زیادی با او زندگی كند.» مرگ همسر محبوب او سبب شكست و دل رنجوریاش شد و از آنجا كه «آفاق به كلبه فقیرانه نظامی سعادتی راستین آورد، مهر و عشق نظامی به آفاق چنان شكوهمند و پرمعنا بود و زندگی مشتركشان چنان سعادتبار بود كه شاعر پس از مرگ آفاق، مدت زمان درازی در حسرت خوشبختی از دسترفته خود میسوخت».
با توجه به سال مرگ آفاق (576 ق) و مدت تألیف خسرو و شیرین یعنی از سال 571 تا 587 ق، بیتردید از دست دادن آفاق در این مدت ذهن و اندیشه نظامی را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد و مناسب ترین جای عقده گشایی و اندوه تنهایی این سوز و حسرت درونی، منظومه خسرو و شیرین است.
نظامی كه شیرین را به لحاظ جوانب شخصیتی، نسخه بدلی از آفاق خود می داند، همواره با چشم حسرتبار، آن چنان كه مولوی شمس را مینگریست، شیرین را پابهپای آفاق خود به اوج میكشاند.
آنجا كه نظامی در پایان منظومه و در حالی كه می خواهد از داستان نتیجه گیری كند، به طور صریح، شیرین را نه مثل آفاق، بلكه خود آفاق می داند:
تو كز عبرت بدین افسانه مانی
چه پنداری مگر افسانه خوانی
در این افسانه شرط است اشك راندن
گلابی تلخ بر شیرین فشاندن
به حكم آن كه آن كم زندگانی
چو گل بر باد شد روز جوانی
سبكرو چون بت قبچاق من بود
گمان افتاد خود كافاق من بود
همایون پیكری نغز و هنرمند
فرستاده به من دارای دربند
پرندش درع و از درع آهنینتر
قباش از پیرهن تنگ آستینتر
ص 699ـ700، ب 126ـ131
قیمت فایل فقط 9,100 تومان
برچسب ها : شیرین در خسرو و شیرین نظامی , ادبیات , نامه پارسی , شخصیت شیرین , افاق , شخصیت نظامی , داستان , شاعر , قهرمان واقعی , حاکم دربند , عشق , مولوی , دانلود , دانلود مقاله , دانلود تحقیق , دانلود پایان نامه